من جز برای تو نمی‌خواهم خودم را
ای از همه من هایِ من بهتر منِ تو

قیصر امین پور


نصف شب نوشت: عنوان شبیه انشاهایی هست که به بچه ها میدم بنویسن :)

چقدر زیاد شدن شبای مثل امشب. بی خوابی ها. سردرد ها. در طول روز فرصت ندارم‌ افکارم رو نظم بدم و موکول میشه به این ساعتا ( خدا این شب رو از ما نگیره).

فاصله مون زیاد شده، برا هم وقت نداریم؛ خب من وقت ندارم احتمالا. به این روزی نیم ساعت نمیشه گفت وقت بنظرم.

مث معتادیم که تو ترکه. هربار شروع میکنم به ترک کردنت ولی لامصب نمیشه ترکت کرد. حداقل اینهمه خاطره رو‌ نمیشه ترک کرد. به این نتیجه رسیدم که ترک کردنت کار سختیه و منجر به ترک کردن خودم میشه.

دارمت ولی‌ ندارمت. و این بدترین رخداد دنیاست :(


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها